همچنین متهم پس از ۱۱ دقیقه شناسایی و دستگیر می شود که طولانی ترین فیلم تهیه شده از صحنه جرم نیز ۹ دقیقه و ۱۲ ثانیه است که بلافاصله توسط یکی از شهروندان ضبط وتهیه شده است و تنها ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول می کشد که تمام هماهنگی های لازم برای انتقال مجروح به بیمارستان صورت پذیرد.
گزارش کامل و تصویری از دادگاه قتل در سعادت آباد+گزارش
در ابتدای این محاکمه که ساعت ۹ و ۴۷ دقیقه صبح یکشنبه در تالار اجتماعات مجتمع امام خمینی (ره) با حضور جمعی از اصحاب رسانه، اساتید دانشگاه و دانشجویان برگزار شد، قاضی “ذبیحزاده” نمایندهی دادستان در قرائت کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران را قرائت کرد .
طبق قرائت کیفرخواست از سوی نمایندهی دادستان، پدر و مادر مقتول در جایگاه حضور یافتند و مادر مقتول اظهار کرد: من برای قاتل فرزندم تقاضای قصاص در ملاعام را دارم و خواستار مجازات زنی هستم که تمام این حوادث را به عهده او میدانم زیرا قاتل با تحریکات این زن در حالی اقدام به قتل فرزند من کرده که اصلا او را ندیده و نمیشناخته است.
وی ادامه داد: پسرم میگفت این زن به او دست خواهری داده و از او خواسته که در دفتر مشاوره املاک به عنوان شریک همکاری کند. آشنایی آنها از اوایل مهر بوده و پسر من در جریان رابطه سعیده و مهدی نبوده است. پسر من زن داشت و مدتها در انگلستان زندگی میکرد. حدود یک هفته قبل از این حادثه از همسرش جدا شد.
پدر مقتول نیز خطاب به دادگاه گفت: تقاضای من اشد مجازات متهمان است. با اینکه بچه من دیگر زنده نمیشود اما شاید با قصاص قاتل و مجازات متهم دیگر جامعه آگاه شود. در این حادثه بیشتر از همه مردم حاضر در صحنه جرم و پلیس دل ما را شکستند.
پس از اظهارات اولیای دم، قاضی نورالله عزیزمحمدی رییس شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران ضمن تفهیم مفاد تبصره ماده ۱۲۹ قانون آییندادرسی کیفری خطاب به متهم با بیان اینکه مراقب اظهارات خود باشید از او خواست در جایگاه مستقر شده و خود را معرفی کند .
در ادامه، رییس دادگاه در مقام تفهیم اتهام به متهم گفت: حسب کیفرخواست صادره شما متهم به قتل عمدی محمدرضا، اخلال در نظم و امنیت عمومی و قدرتنمایی با چاقو هستید. آیا اتهامات را قبول دارید؟
یعقوب در پاسخ به قاضی اظهار کرد: قتل را من انجام دادم یعنی ضربه زدم اما قصدم کشتن نبود. در مورد سایر اتهامات باید بگویم که من در آن لحظه هیچ کس را نمیدیدم. بارها گفتهاند که چهار مامور بالای سر من بودهاند و من یکی از آنها را زدهام سوال من این است که اگر من یکی از چهار مامور را زدهام سه مامور دیگر چرا کاری انجام ندادهاند؟
وی در مورد وقوع حادثه و انگیزه خود خطاب به هیات قضایی اظهار کرد: شش ماه در زندان بودم و در این مدت با سعیده تماس داشتم. ۱۵ روز مانده به پایان محکومیتم از او خواستم که رضایت بدهد اما گفت میخواهم ادبت کنم.
یعقوب ادامه داد:۱۰ روز پیش از آزادی در تماسی که با هم داشتیم مدعی شد که یک پسر جوان به دفتر آمده و مزاحم او شده است، من به او گفتم حتما خودت مقصر هستی اما او گفت این پسر مزاحم من است و هر کاری میکنم دست بردار نیست.
وی گفت: وقتی از زندان آزاد شدهام به خانه خواهرم در کرج رفتم و در طول چند روز با سعیده به صورت تلفنی تماس داشتم. یک روز به طرف دفتر رفتم و دیدم که سعیده با چند مشتری مشغول صحبت است همان روز یکی از مشاورها به نام “یوسف” به من گفت که خودت را به خاطر سعیده بدبخت نکن.
این متهم با بیان اینکه سعیده مدام با حرفهایش من را آزار می داد، گفت: بعد از چند روز با یزدان تماس گرفتم و با او شروع به صحبت کردم. او منکر همه چیز بود ولی من از او میخواستم که پایش را از زندگیام بیرون بکشد. صحبتهای ما ادامه داشت تا اینکه روزهای آخر به راحتی حرفهای رکیکی زد و نهایتا گفت که با سعیده رابطه جنسی برقرار کرده است. آن لحظه حالت جنون پیدا کردم چون واقعا سعیده را دوست داشتم.
یعقوب با اشاره به روز حادثه اظهار کرد: شب قبل از اتفاق، سعیده تماس گرفت و به من گفت که یزدان صبح زود به دفتر میرود. من چاقو را برداشتم و به سمت دفتر رفتم. چند روز قبل یزدان من را تهدید کرده بود که اگر جلوی دفتر بروم من را میکشد، من به یزدان زنگ زدم و گفتم اشتباه میکنی. بعد برای دفاع از خودم چاقو برداشتم چون یک بار سعیده گفت که یزدان با دوستانش جلوی دفتر آمده تا من را بزند.وی ادامه داد: من شیشه مصرف کرده بودم و تا صبح حالت جنون داشتم وقتی نزدیک دفتر رسیدم دیدم یکی از مشاورها داخل سوپرمارکت است. وارد سوپر مارکت شدم و با او سلام و احوالپرسی کردم. بعد به سمت انتهای خیابان یکم رفتم و آژانس گرفتم تا بروم وقتی به سمت دفتر، برگشتم دیدم فردی جلوی دفتر ایستاده و متوجه شدم که او همان یزدان است، حدود چند قدمی او وقتی اسمش را پرسیدم یک اسپری از جیبش درآورد و آن را روی صورتم خالی کرد آن لحظه من کسی جز خودم را نمیدیدم و هر چقدر فکر میکنم یادم نمیآید چگونه ضربهی اول را به او زدم.
قاضی خطاب به متهم گفت: تو به گونهای رفتار میکردی که انگار سعیده را همسر خود میدانستی در حالی که رابطه شما کاملا غیر رسمی بوده است، این موضوع را چگونه توجیه میکنی؟ یعقوب در پاسخ به رئیس دادگاه گفت: من و سعیده با هم دوست بودیم، پس از گذشت حدود یک سال به یک شماره تلفن در موبایل او شک کردم و بعد از چند روز متوجه شدم که او شوهر دارد. پس از مدتی فهمیدم که یک دختر ۹ ساله هم دارد، به سعیده گفتم تا زمانی که از همسرت جدا نشوی با تو رابطهای نخواهم داشت و به همین دلیل او از همسرش طلاق گرفت.
عزیزمحمدی با اشاره به فیلم منتشر شده از این حادثه تصریح کرد: صحنهای که دیدم در طول ۴۰ سال سابقهی قضایی برای اولین بار مشاهده میکردم. انگیزه تو از ایجاد چنین صحنهای چه بود؟ متهم در پاسخ به وی گفت: برای من هم جالب بود اما واقعا حالت جنون داشتم.
قاضی اظهار کرد: کسی که جنون پیدا میکند خودش متوجه این مطلب نیست به نحوی که هر دیوانهای دیگران را دیوانه میداند پس بحث جنون بیتاثیر است زیرا رفتار شما در صحنه و پیش از آن موید آن است که با سبق تصمیم اقدام به جنایت کردهای. آنچه تو آن را جنون میدانی در واقع همان خشم و عصبانیت است که با وارد آوردن هر ضربه تشدید میشود.
در ادامهی جلسهی رسیدگی به اتهامات متهم حادثهی سعادت آباد فیلم منتشر شده از این جنایت در دادگاه پخش شد که در هنگام پخش فیلم مادر مقتول به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و به همین دلیل به بیرون از دادگاه راهنمایی شد. وی حین خروج از صحن دادگاه در حالی که به شدت گریه میکرد، مدعی بود که پلیس در این صحنه تنها ایستاده و مرگ فرزند او را تماشا کرده است. متهم نیز حین پخش فیلم تحت تاثیر قرار گرفت و شروع به گریه کرد.
قاضی نورالله عزیز محمدی، رئیس شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران پس از پخش فیلم اظهار کرد: باید دید که این فیلم در جامعهی اسلامی ما و مردم چه اثری داشته است، امیدواریم هیچگاه شاهد چنین صحنههایی در جامعه نباشیم. میدانم که متهم اظهار ندامت میکند اما امیدوارم خداوند به انسانها فرصت بدهد که پیش از ارتکاب جنایت به عاقبت آن فکر کند. تو اگر اجازه میدادی که مردم یزدان را به بیمارستان برسانند امروز در جایگاه متهم به قتل نبودی.
گزارش نیروی انتظامی از ماجرای قتل
قاضی پرونده قتل در میدان کاج امروز یعقوب را به اعدام محکوم کرد و نیروی انتظامی نیز گزارش مربوط به بررسی ابعاد ماجرای قتل را منتشر کرد، تا بدین ترتیب هم ابعاد تاریک جنایت روشن شود و هم عطش رسانهها برای پیگیری قتل در میدان کاج تا پرده آخر که اجرای حکم اعدام یعقوب است، فرو بنشیند.
گزارش نیروی انتظامی در مورد قتل در میدان کاج به شرح زیر است.
درگیری به وجودآمده بر اثر رابطه عشقی و غیراخلاقی بود که بین قاتل (ی- ج) و مقتول (م-ح) بر سریک زن (س ) وجود داشت که نهایتا منجر به درگیری و قتل یکی از در مورخ ۶/۸/۱۳۸۹آنها شد.
در تاریخ ۶/۸/۱۳۸۹ قاتل طی یک تماس تلفنی با مقتول و تهیه یک قبضه سلاح سرد(چاقو) به سمت دفتر کار مقتول می رود.لیکن به علت عدم حضور مقتول در دفتر از محل دور شده و به آژانس (ت-ت) مراجعه و درخواست سرویس برای عزیمت به شهرک غرب را می کند.
آژانس مذبور در ساعت ۵۰/۹ دقیقه یک دستگاه خودرو به رانندگی شخصی بنام (ک) اعزام می کند.
قاتل پس از سوار شدن بر خودرو و طی مسافت کوتاهی متوجه می شود که مقتول در جلوی دفتر کار( آژانس مسکن) حضور دارد. لذا از خودرو پیاده به طرف مقتول رفته و با وی درگیر می شود.
مقتول با سلاح سردی (چاقو) که از قبل تهیه کرده بود وی را مجروح می کند.
درساعت ۹ و ۵۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه یکی از شهروندان که شاهد این درگیری بود با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع می دهد که اولین واحد در ساعت ۹ و ۵۹ دقیقه در سر صحنه حاضر می شود و با توجه به نزدیکی بیمارستان مدرس به صحنه جرم مجروح توسط عوامل درمانی این بیمارستان با یک عدد برانکارد چرخدار و یک عدد کپسول اکسیژن بلافاصله به این بیمارستان منتقل می شود.
گفتنی است،همزمانی که مجروح روی زمین افتاده بود یک پزشک رهگذر که از آنجا می گذشت با مشاهده وضعیت مجروح که خون زیادی از او رفته بود به ماموران توصیه می کند مجروح حتما باید توسط کادر پزشکی به بیمارستان منتقل شود.
مجروح در ساعت ۱۰ و ۵ دقیقه مورخ فوق در این بیمارستان پذیرش شده و تحت درمان قرار می گیرد.
در ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه مجروح توسط دو پزشک متخصص معاینه مجدد می شود که به منظور درمان و معالجه در ساعت ۱۰ و ۴۵ دقیقه به اطاق عمل اعزام و تحت عمل جراحی قرار می گیرد که علی رغم تلاش پزشکان مجروح در ساعت ۱۳ همان روز بر اثر شدت جراحات وارده فوت می کند.
همزمان با انتقال مجروح به بیمارستان ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب که در محل حاضر بودند قاتل را که تهدید به خودکشی می کرد در ساعت ۱۰ و ۱۱ دقیقه با شگرد های پلیسی و اقدامات مشاوره ای آرام و وی را دستگیر می کنند.
مدت زمان بر زمین ماندن مجروح با فرض اینکه قاتل بلافاصله پس از کرایه اتومبیل از آژانس که ساعت ۹ و ۵۰ دقیقه است و انتقال مجروح به بیمارستان در ساعت ۱۰ و ۵ دقیقه گزارش شده است حداکثر ۱۵دقیقه است.
با تحقیقات به عمل آمده و مستندات موجود مشخص شده است که از زمان وقوع حادثه تا زمان حضور ماموران در صحنه ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول کشیده است که با حضور ماموران در صحنه تنها ۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه به طول انجامید تا مجروح به بیمارستان مدرس منتقل شود.
همچنین متهم پس از ۱۱ دقیقه شناسایی و دستگیر می شود که طولانی ترین فیلم تهیه شده از صحنه جرم نیز ۹ دقیقه و ۱۲ ثانیه است که بلافاصله توسط یکی از شهروندان ضبط وتهیه شده است و تنها ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول می کشد که تمام هماهنگی های لازم برای انتقال مجروح به بیمارستان صورت پذیرد.
همچنین متهم پس از ۱۱ دقیقه شناسایی و دستگیر می شود که طولانی ترین فیلم تهیه شده از صحنه جرم نیز ۹ دقیقه و ۱۲ ثانیه است که بلافاصله توسط یکی از شهروندان ضبط وتهیه شده است و تنها ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول می کشد که تمام هماهنگی های لازم برای انتقال مجروح به بیمارستان صورت پذیرد.
با توجه به اینکه از زمان سوار شدن قاتل بر خودروی آژانس و درگیری و انتقال مجروح به بیمارستان تنها ۱۵ دقیقه بطول انجامیده است از این ۱۵ دقیقه پلیس بعد از ۵ دقیقه در سر صحنه حاضر و در مدت ۵ دقیقه تمام هماهنگی ها در راستای انتقال وی به بیمارستان صورت گرفته است.
برابر بند ۳ از ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح مصوب۱۸فروردینماه ۸۱ که اشعار می دارد در صورتی که ماموران مشاهده کنند یکی یا چند نفر مورد حمله واقع شده حق بکارگیری سلاح را دارند پس بنا به استناد و استدلال قانون مذکور موضوع استفاده از سلاح توسط ماموران در این واقعه منتفی است و از طرفی مستند به مواد ۶۱ و ۶۲ از قانون مجازات اسلامی که در متن خود تبیین داشته اولا دفاع با تجاوز و خطر باید متناسب باشد و دوما مقاومت و قصد فرار در مقابل قوای انتظامی در زمان دستگیری از سوی متهم واقع گردد که در این مقوله متهم نه قصد حمله و نه مقاومت نسبت به ماموران را داشته که مامورین از سلاح استفاده نمایند از طرفی وفق ماده ۱۸ آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ که چهار وظیفه را برای ضابطین دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم در جرائم مشهود احصاء نموده که شامل حفظ آلالت و ادوات،آثار و علائم جرم، جلوگیری از فرار متهم یا توانی، تحقیقات محلی، اطلاع رسانی به مقام قضایی که تمام این موارد از سوی ماموران حاضر در صحنه جرم رعایت شده است.
اگر چه عملکرد پلیس در این حادثه توسط رسانههای گروهی به ناحق مورد هجمه تبلیغاتی قرار گرفته است، لیکن نیروی انتظامی معتقد است ماموران به وظایف خود به درستی عمل کرده و با مهارت و تسلط کامل صحنه را مدریت نمودهاند
*****************
******************
اگر می خواهید هر روز ایمیل های جذاب و دیدنی دریافت کنید در این گروه یاهوعضو شوید
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ضمن تشکر از توجه شما به این مطلب،نظرات سازنده شما در هر مطلب را صمیمانه ارج نهاده و اميد داريم بتوانيم از حسن نظر شما در راستاي افزايش سطح ارائه محتوا بهره گيريم.
نظر شماقابل روئیت برای عموم خواهدبود .