پديده كارتن خوابي سال ها است كه در جوامع صنعتي هم زمان با رشد تكنولوژي بيش از قبل خود را نمايان ساخته است اما در سال هاي اخير با گسست ارزش هاي خانوادگي و افول سنت ها و گرايش هاي اعتقادي، در بين كارتن خواب ها زناني نيز ديده شده اند كه اين روند رو به رشد واكنش هايي از سوي مسولان اجرايي نيز در پي داشته است.
مرتضي طلايي، رييس کميسيون فرهنگي ـ اجتماعي شوراي شهر تهران عادي شدن حضور زنان معتاد و کارتن خواب در کنار خيابان را زنگ خطري براي جامعه دانسته و عنوان کرده است " متاسفانه شرايط خانواده و بنياد اجتماعي آن در جامعه دچار مشکلات عديدهاي شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزايش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتن خواب و معتاد را به همراه دارد. اگر تاکنون فقط ميدانستيم که تعداد زنان معتاد قابل توجه است، حال اين نگراني را داريم که اين زنان معتاد که شرايط نامساعدي را دارند، در سطح جامعه بيش از قبل به چشم ميخورند و همه اين موارد نشان ميدهد که خانوادهدر جامعه ما دچار تزلزل شده است "
محمد علي دادخواه وکيل دادگستري نيز مي گويد " از نظر قانون کارتن خوابي جرم محسوب نميشود چون تکاليف دولت هاست که بايد در خصوص تامين امنيت و بهداشت و فرهنگ افراد جامعه اقدام کنند و اين برميگردد به عدم اجراي تکاليف دولتها. مضاف بر اينکه برابر اصل قانوني بودن جرم و مجازات ما جرمي به نام کارتن خوابي نداريم. ذات ولگردي در نهايت به عنوان کسي که شغل و اقامتگاه مشخصي ندارد، قابل تعقيب است اما کارتن خواب کسي است که اجتماع نتوانسته شغل برايش تامين کند و اين چيزي نيست که قابل تطبيق با مورد ولگردي باشد"
اما چرا اين معضل اجتماعي رو به رشد است ؟ كارشناسان مي گويند " نبود سند جامع براي رفاه اجتماعي، کم بودن مراکز مختلف حمايت دولتي يا خصوصي و حتي سازمانهاي مردم نهاد براي رسيدگي به زنان کارتن خواب يا معتاد، کم بودن ظرفيت مراکز فعلي نگهداري کارتن خوابهاي معتاد و غيرمعتاد زن که متعلق به شهرداري است، افزايش روز افزون کودکان فراري و خياباني و مخصوصا دختران، از جمله دلايلي است که براي وضعيت کنوني زنان و مردان کارتن خواب مي توان برشمرد" .
اين معضل اجتماعي نيز مانند مشکل كودكان خياباني و كار و خيلي هاي ديگر با بي توجهي سازمان هاي ذيربط مواجه شده است و هر ارگاني فقط مي خواهد وظيفه خود را به دوش ديگري انداخته توپ را به زمين ديگري پرتاپ مي كند.
سرماي زمستان، گرماي تابستان، وضعيت بد جسمي، روحي و رواني، عدم رعايت بهداشت و ... و شايد مهمتر از همه ناهنجاري و آلودگي بصري و روحي كه ديدن اين صحنه ها براي هر شهروندي به وجود مي آورد از جمله نكاتي است كه نه در شرع ما تعريفي دارد و نه در عرف براي آن جايگاهي مشخص شده است.
رييس کميسيون فرهنگي ـ اجتماعي شوراي شهر تهران با بيان اينکه همين حالا هم ظرفيت مراکز فعلي نگهداري کارتن خوابهاي معتاد و غيرمعتاد زن شهرداري به طور کامل مورد استفاده قرار نميگيرد، گفته است " معمولا در برخي از مقاطع سال، فضاي موجود نگهداري موقت کارتن خوابها با نياز جامعه برابر نيست که البته اين شرايط موقتي است. شهرداري تهران همواره نسبت به حمايت از قشرهاي آسيب پذير به خصوص کارتنخوابها و افراد بيسرپرست حساسيت داشته است. مراکز فعلي نگهداري موقت کارتنخوابهاي معتاد و عادي زن و مرد براي همين منظور پيشبيني شده و در صورتي که نياز به افزايش اين مراکز وجود داشته باشد، شهرداري همکاري خواهد کرد. گرمخانههاي شهرداري براي پوشش بسياري از مناطق شهر تهران کافي است".
طلايي ادامه مي دهد " متاسفانه به دليل نبود سند جامعي براي رفاه اجتماعي و حمايت از افراد بيبضاعت و کارتن خواب اين افراد به مراکز مختلف حمايتي دولتي يا خصوصي و حتي سازمانهاي مردم نهاد مراجعه ميکنند و نام آنها در همه اين موسسات ثبت ميشود، اما به دليل اين که ميزان کمک موقت و بسيار کم است، پوشش حمايتي کاملي از اين افراد صورت نميگيرد. جاي تاسف است که بگويم بيش از دو سوم کارهاي روزانه من صرف رسيدگي به درخواستهاي افراد نيازمند ميشود و ميدانيم که با اين کمکهاي کوتاه مدت، قطعا مشکلات آنها حل نشده و همزمان به مراکز ديگري نيز مراجعه ميکنند".
طه طاهري قائم مقام دبيرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر با سخاوت اين مسوليت را به دوش شهرداري مي گذارد و مي گويد: " شهرداري همانند جمعآوري مردان کارتن خواب و معتاد براي جمعآوري زنان معتاد و کارتن خواب هم مسووليت دارد. اگر چه تعداد زنان کارتن خواب و ولگرد که معتاد هم باشند، زياد نيست، اما بايد براي اين افراد هم تدابير لازم انديشيده شود. در حال حاضر چند محل براي زنان به عنوان کمپ موقت نگهداري فعال است، اما اين کمپها در تهران و شهرهاي ديگر بنا بر ظرفيت و نيز تعداد زنان معتاد کارتن خواب افزايش مييابد ".
اما دكتر فرهاد اقطار مديرکل دفتر پيشگيري از اعتياد بهزيستي مي گويد " سرپناه بر اساس تعريف علمي آن، بايد نزديکترين محل به پاتوق معتاد باشد و به همين دليل انتقال چنين مرکزي به خارج از شهر کاملا اشتباه و بيمعناست. مردم بايد بپذيرند که با انکار آسيبهاي اجتماعي نميشود آنها را پاک کرد و دير يا زود خودشان هم گرفتار ميشوند. اگر انجمن پيش از تاسيس مرکز با معتمدان محل مشورت ميکرد و نسبت به لزوم تاسيس چنين مرکزي آگاهشان ميکرد، شايد امروز واکنش اهالي محل نسبت به اين مرکز کاملا متفاوت بود و حتي در اداره آن مشارکت ميکردند " .
هشدار درباره عادي شدن حضور زنان كارتن خواب در كنار خيابان از يك سو و پرداخت يك ميليارد توماني هزينه هاي درماني كارتن خواب ها توسط دولت جدا از هزينه نگهداري گرمخانه ها و محل هاي نگهداري اين افراد، از ديگر سو هر شهروندي را به فكر مي اندازد كه چرا اين هزينه ها در مرحله اول براي پيشگيري صرف نشده است؟
كاش قبل از اينكه معضل زنان كارتن خواب هم مثل كودكان خياباني و كار و يا دختران فراري به چشم مسولان عادي شود حضور آن ها در اين سرماي زمستاني در کنار خيابان، زنگ خطري باشد كه معضلات زير پوست شهر را به صدا درآورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ضمن تشکر از توجه شما به این مطلب،نظرات سازنده شما در هر مطلب را صمیمانه ارج نهاده و اميد داريم بتوانيم از حسن نظر شما در راستاي افزايش سطح ارائه محتوا بهره گيريم.
نظر شماقابل روئیت برای عموم خواهدبود .